شهرام شکیبا در خبرآنلاین نوشت: دیروز خبر آمد که حراست ایرانخودرو از دوربینهای برچسبگذاری خودروهای تحویلی متوجه حضور محمود احمدینژاد، بدون تیم محافظ و به عنوان یک مشتری شده است.
لذا مدیرعامل ایرانخودرو و تعدادی از مدیران ارشد بلافاصله در محل حاضر شدهاند و رئیسجمهور را برای بازدید از ایرانخودرو همراهی کردهاند. به گفته کارکنان این شرکت رئیسجمهور در این بازدید به فروش اجباری کارت طلایی اعتراض کرده است.
مدتی پس از انتشار خبر مذکور نامهای از اداره اطلاعرسانی ایرانخودرو آمد که ضمن تکذیب خبر فوق گفته است: «احتمالاً بازدید مذکور در خبر، بازدید سرزده و ناگهانی مدیرعامل گروه صنعتی ایرانخودرو در روز جاری از قسمت فروش ایرانخودرو بوده است...»
1- یعنی واقعاً دوستان در حراست ایرانخودرو رئیسجمهور و مدیرعامل را تشخیص نمیدهند.
2- البته شاید دوربینهای حراست یک طوری است که مدیرعامل در آنها رئیسجمهور به نظر میرسد.
3- حالا دوربینها، هیچ. یعنی هیچکدام از کارمندان هم رئیسجهور را نشناختهاند؟
4- اصلاً مگر چه عیبی دارد که رئیسجمهور رفته باشد قسمت فروش ایرانخودرو؟ خب پژوی رئیسجمهور را صادق محصولی برد و فروخت. حالا رئیسجمهور بیماشین مانده. پای پیاده که نمیشود رئیسجمهوری کرد. بنده خدا رفته یک پژوی دیگر بخرد. این که تکذیب کردن ندارد.
بگذریم. حالا فرض کنید رئیسجمهور به صورت سرزده به جاهای گوناگون برود.
نانوایی:
رئیسجمهور: خسته نباشید.
نانوا: اِ! سلام آقای رئیسجمهور.
رئیسجمهور: شما من رو از کجا شناختین؟
نانوا: اختیار دارین. مگه من حراست ایرانخودرو هستم که شما رو نشناسم. من یه شاطر حرفهاییم که حالا برگشتهام سرکارم. بدین وسیله از جنابعالی کمال تشکر را دارا میباشم. چقدر شما خوب مملکتداری مینمایید. فقط اگه ممکننه یارانهاشرو بیشتر کنین.
خبرآنلاین
نگهبان: ببخشید شما؟
رئیسجمهور: من محمود احمدینژاد هستم.
نگهبان: (داد میزند) آقای شکیبا! آقای شکیبا، زود بیاین یه سوژه اومده.
دفتر ریاست جمهوری
نگهبان: ببخشید شما؟
رئیسجمهور: من محمود احمدینژادم.
نگهبان: از کجا معلوم؟ نخیر تا آقای رئیس دفتر تأیید نکنن ما مسئولیت قبول نمیکنیم.
پالایشگاه آبادان
نگهبان: ببخشید شما؟
رئیسجمهور: من محمود احمدینژادم.
نگهبان سراسیمه بیسیم را برمیدارد و خطاب به همکارانش: همکاران محترم، آمادهباش.
نظرات شما عزیزان: